به گزارش پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، کارگاه «نگارش داستان دینی برای کودک و نوجوان» به همت دبیرخانه مسابقه «بانوی بیمثال» با همکاری مدیریت آفرینش های ادبی سازمان فرهنگی هنری و نهاد کتابخانه های عمومی کشور و تدریس علی کاشفی خوانساری، نویسنده و شاعر به منظور آموزش علاقهمندان و ارتقای سطح کیفی آثار ارسالی، ۲۳ مرداد ماه در کتابخانه مرکزی پارک شهر تهران برگزار شد.
کاشفی خوانساری ضمن تقدیر از بانیان برگزاری این کارگاه و ابراز خرسندی از حضور در کتابخانه مرکزی پارک شهر، اظهار داشت: این جلسه یک کارگاه آموزشی است و تعامل، لازمه برگزاری کارگاه است. من در این جلسه از تجارب موفق و ناموفق خود میگویم و مشتاق شنیدن دغدغهها، تجربهها و پرسشهای شما هستم.
وی تصریح کرد: از شما میخواهم مثلثی را با اضلاع داستان، دینی و کودک و نوجوان تصور کنید؛ فضای بین اضلاع را داستان دینی کودک و نوجوان مینامیم، به این معنا که اثر مکتوب ما باید در گام اول و به شکل جدی و بدیهی، داستان باشد؛ دوم، اثر ما باید در محتوا و مضمون، حال و هوایی دینی منتقل کند و در گام سوم، باید اقتضائات، ویژگیها و سلایق خواننده کودک و نوجوان را در نظر گیرد. سهپایهای را در نظر بگیرید، که دو پایه آن بسیار برجسته، پر نقش و نگار و زیبا و پایه سوم ضعیف باشد؛ در این صورت هر قدر به دو پایه دیگر افتخار کنیم، سهپایه ما کارایی لازم را ندارد و نقش بر زمین میشود.
کاشفی ادامه داد: داستان دینی کودک و نوجوان ذیل موضوع بزرگتری، به نام ادبیات دینی کودک و نوجوان و این ادبیات هم در گستره وسیعتری به نام ادبیات کودک و نوجوان قرار میگیرد. ادبیات کودک و نوجوان، خواندنیهایی است که توسط بزرگسال متخصص برای استفاده آزاد و داوطلبانه افرادی در گروه سنی کودک و نوجوان، نوشته شده است. در واقع ما به آثار خلق شده توسط کودکان، ادبیات کودک و نوجوان نمیگوییم و آنها را آثار کودک و نوجوان مینامیم. ادبیات کودک و نوجوان برای استفاده این قشر نوشته شده و طبیعتاً در نگارش آنها جنبههای مختلف فیزیولوژیک، رشد عقلی، شناختی، عاطفی، دایره واژگان، ملاحظات تربیتی، سلایق، نیازها و اقتضائات سن آنها در نظر گرفته شده است.
وی با اشاره به تعریف کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک، از کودک و نوجوان، گفت: بر اساس این تعریف همه افراد زیر ۱۸ سال، غیربزرگسال یا کودک محسوب میشوند. در این تعریف کودکی، دوره گسترده قبل تولد تا پایان ۱۸ سالگی را در بر میگیرد. در این جلسه و در مسابقه «بانوی بیمثال»، منظور از داستان دینی کودک و نوجوان، داستانهای مناسب و باب طبع و سلیقه افراد زیر ۱۸ سال است. آثاری که بزرگسالان متخصص برای استفاده آزاد و اختیاری این قشر مینویسند، ادبیات کودک و نوجوان نام میگیرد؛ آزاد و اختیاری، از این جهت که کتابهای درسی در زمره ادبیات کودک و نوجوان قرار نمیگیرد.
این نویسنده حوزه کودک و نوجوان تصریح کرد: ادبیات دینی کودک و نوجوان شامل آثار تخیلی و غیرتخیلی است؛ اما وقتی درباره داستان دینی کودک و نوجوان صحبت میکنیم، وارد یکی از انواع تخیلیها به نام داستان میشویم. منظور ما از داستان دینی، داستانهایی است که به نوعی با دین اسلام و باورهای آن (اصول دین، فروع دین، فقه، آداب و اخلاق، عرفان و...) در ارتباط است. مثلاً داستانی روایتگر جنگ احد، ماجرای کتاب صحیفه سجادیه، موضوع زیارت، نذر و... است. میدانیم مخاطب کودک و نوجوان با کتابهای تصویری، چپتربوکها (chapter book)، ایزیریدرها (easy reader) آشنا است و در میدل گریدها (middle grade) با بحث ژانرها شامل فانتزی، ترسناک، پلیسی، تاریخی، عاشقانه، معنویتگرا و توسعهدهنده و... روبهرو میشود. ما به بهانه مسابقه «بانوی بیمثال» قرار است یکی از انواع این داستانها را خلق کنیم و انتخاب ما بر اساس تجربه ارتباط با مخاطب، علاقه به ژانر مورد نظر و... است. باید بدانیم برای چه گروهی مینویسیم تا بتوانیم تناسب پیرنگ داستان با مخاطب را هماهنگ کنیم. چگونگی نوشتن داستان بحث مستقلی است که نیازمند آموزش و خواندن داستانهای خوب است و در این مقال نمیگنجد. از سوی دیگر، شناخت کودک و نوجوان یک فرایند تجربی است و با مادر بودن، کتابدار بودن، معلم بودن، خواستن، مطالعه، شرکت در کلاسهای ادبیات کودک و... سلیقه کودک و نوجوان را میشناسیم. جنبه سوم، یعنی دینی بودن، شاید آسانترین بخش باشد؛ خوشبختانه منابع فراوانی به فارسی در دسترس است اما مهم است که از منابع معتبر استفاده کنید. حاصل ترکیب این اطلاعات تاریخی و معتبر با تخیل و تجربه داستاننویسی شما و خلق پیرنگ، محصول جدیدی با عنوان داستان دینی کودک و نوجوان خواهد بود.
وی تصریح کرد: متن برای تبدیل شدن به داستان به دو عنصر اصلی شخصیت و حادثه نیاز دارد؛ برای مثال شما اگر تمام زندگی پیامبر(ص)، ادیسون و... را تعریف کنید، این زندگینامه است نه داستان؛ اگر شما مثلاً قسمتی از زندگی ادیسون را که همراه خواهرش در دوره کودکی برای مخفی کردن صحبتهایشان از مادر کد مورس را طراحی میکنند، انتخاب کنید و به بیان جزئیات ماجرا بپردازید، این داستان است. مثلاً میدانیم حضرت خدیجه(س) اسم دخترش را فاطمه گذاشت و نام مادرش هم فاطمه بود؛ باید از دل این ماجرا، داستانی خلق کنیم؛ یا اینکه حضرت خدیجه(س) تمام ثروت خود را در راه اسلام صرف کرد و اگر ایشان نبود، اسلام نبود، اتفاق مهمی است اما قابلیت تبدیل شدن به داستان ندارد، جز اینکه مصداقی از این موضوع را انتخاب کنیم و بتوانیم برایش ابتدا و انتهایی بنویسیم، داستانی باشد و گرهی جذاب مناسب با سلیقه مخاطب داشته باشد.
علی کاشفی در خاتمه اظهار داشت: مطالعه داستانهای موفق، تمرین نوشتن و بسیار نوشتن در شما تغییر ایجاد میکند؛ تجربهها ما را از درون بزرگ کرده و تأثیراتی ماندگار و ژرف در ما ایجاد میکند و در نهایت به روش، منش و کنش تبدیل میشود.
گفتنی است نخستین دوره مسابقه «بانوی بیمثال» با مشارکت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانههای عمومی کشور با موضوع زندگی و سیره حضرت خدیجه(س) برگزار میشود.
ارسال نظر